اندر زیبایی های کارآگاه دروغگو - 3

 

میخواهم در مورد گوشه ای از زیبایی های «بهترین فیلمی» که تابحال دیده ام بنویسم. 

از قدیم گفته اند : «وصف العیش، نصف العیش!» یعنی « نیمی از خوشگذرانی ، توصیف آن خوشگذرانی است»! 

مثل اینکه تا مدتها پس از یک اتفاق، چشمهایت را ببندی و صحنه های زیبایی که دیده ای را دوباره مجسم کنی، مزه های شیرین را روی زبانت بیاوری، صداهای دلنواز دوباره در گوش ذهنت طنین انداز شوند ، با یک نفس عمیق، دوباره عطر خوشی را استشمام کنی ، روی شیئی دست بکشی و انرژی اش را دریافت کنی.. حتی سرمای باران یا گرمای آفتاب روزی را که دوست داشته ای با بندبند وجودت لمس کنی... 

و همه ی اینها زیبا و دل انگیزند علی الخصوص وقتی «به اشتراک» میگذاریشان! وقتی چند نفری «با هم» چیزی را تجربه کرده ایم که هرکس از زاویه ی خودش جرقه ای را بازآفرینی و یادآوری میکند! بنظر خیلی از ما انسانها، علی الخصوص شرقی ها ، و بطور خاص ایرانی ها ، «وصف العیش» نه فقط «نصف العیش» که حتی شاید «چندین برابر خود عیش» هم باشد!! :)