دائماً آپدیت میشود.
(پست حاضر، مربوط به "این پست" میباشد.)
آپدیت -2018/01/11 - 11:04 :
میبینم که با فیلتر شدن شبکه های اجتماعی به دامان زندگی گرمتون برگشتید. احتمالاً امروز بعد از ظهر هم میخواید برید تئاتر ببینید، برای شب هم گردهمایی شعر دارید، بهمراه صرف کیک توت فرنگی که خودتون پختید.
SH_
Comments:
- John: ملت امتحان دارن، شرلوک.
- Mrs Hudson: باید خدا رو شکر کنید که من امتحان ندارم! :)
SH: خدا رو شکر!آپدیت -2018/01/14 - 03:20 :
فعلاً یک نفر به سؤال آخر رسیده.
SH_
Comments:
- G Lestrad: شرلوک، گوشیتو جواب بده، لطفاً. کار واجب دارم.
- John: شرلوک، هیچ معلوم هست کجایی؟ شیر نداریم. نوبت توئه.
- Mrs Hudson: فکر میکنم تنها چیزی که تو از خرابه ها تا برج های بلند ندیدی، پیامهای گوشیت باشه، عزیزم.
- G Lestrad: شــــــــــرلـــوک!! گوشیتو جواب بده. مــــهــــمــــــــــــه!!
SH: درباره ی گم شدن مسخره ی یک شئ کنار رود تیمزه، که منم حوصله شو ندارم. آخرین باری که پترسون رفته ماهیگیری، اونو اونجا _احتمالاً کنار سبد پیک نیکش!!_
جا گذاشته. حل شد. نتیجه هم اینکه از این به بعد باید بیشتر حواسش رو جمع کنه.
آپدیت -2018/01/22 - 14:41 :
پدر و مادرم برام کارت پستال فرستادن. واقعاً؟ این کاریه که معمولاً میکنن؟
SH_
Comments:
- John: :)
- Molly Hooper: جان، مگه جواب معمای دوم همونی نمیشه که گفتی؟ چرا هر چی میزنم باز نمیشه؟
SH: چی؟ جان؟!!! John: خب کسی چه میدونه تو توی خلوت خودت به من چی میگی؟ معمولاً حتی خودمم اونجا نیستم!! John: باید یه جور دیگه بزنی، مالی.
- Mycroft: این بازی مسخره رو هر چه زودتر تمومش کن، شرلوک. مامان و بابا وسط جلسه ام با نماینده های پارلمان 127 تا پیغام اضطراری فرستادن. تموووومش کن!
John: بنظر میاد کار بزودی ابعاد بین المللی پیدا میکنه :))))
نارنیا
