- واتسون: هولمز؟ میتونست یه دوقلو باشه.

- هلمز: نه.

- واتسون: چرا نه؟

 هلمز: چونکه هیچوقت کار دوقلوها نیست.

- لستراد: امیلیا نه دوقلو بود و نه هیچ خواهری داشت. یه برادر بزرگتر داشت که پنج سال پیش مُرد.

- واتسون: هممم... شاید یه دوقلوی پنهانی بوده!

- هلمز: O_o یه چی؟!!؟!

- واتسون: یه دوقلوی پنهانی... همم.. میدونی...یه دوقلو که هیچ کس در موردش نمیدونست. همه چیز میتونست برنامه ریزی شده باشه..

- هلمز: از زمانی که تو شکم مادرشون بودن؟ چه آگاهی نفسگیری!!.. هیچوقت کار دوقلوها نیست، واتسون!


(قسمت ویژه - عروس نفرت انگیز- سکانس سرد خانه)

***



- جان: شرلوک؟ عـ...

- شرلوک: هیچوقت دو قلو نیستن.

- جان : :/


(فصل چهارم - شش تاچر- حل پرونده ها)


***



‏- شرلوک: آهنگ اُرگ رو دقیقاً برای ساعت 11:48 دقیقه برنامه‌ریزی کنین.

- مری: ولی تا 2 هفته‌ی دیگه تمرین ندارن، آروم باش.

- شرلوک: آروم باشم؟ من آرومم! خیلی آرومم..

- مری: بیا جای مهمون‌ها رو تعیین کنیم. زودباش... دختر عموی جان، میز جلویی باشه؟

- شرلوک: نچ.. ‏ازت متنفره، حتی تحمل نداره بهت فکر کنه.

- مری: واقعاً؟!

- شرلوک: یه کارت تبریک ارزون فرستاده با پست معمولی. ‏از یه پمپ بنزین خریدتش. تمبرش رو ببین. سه بار لیسش زده، کاملاً معلومه که ناخودآگاه آب دهنش رو جا گذاشته.

- مری: ‏پس می‌ذاریمش بدترین جای ممکن.

- شرلوک: آره

- مری: اومم..... دیگه کی ازم متنفره؟...

- شرلوک : ... [یک لیست را به دست مری میدهد.]

- مری: اوه عالیه! ممنون!

- جان : "نقاشی گرانقیمت ناپدید شد".. به نظر جالب میاد.

- مری: میز شماره 4

- شرلوک: حله.

- جان: "شوهرم سه نفره".

- مری: میز پنج

- شرلوک : "سرگرد جیمز شولتو". اون دیگه کیه؟

- مری: فرمانده سابق جان. فکر نکنم بیاد.

- جان: میاد.

- مری: خب باید به دعوتمون جواب می‌داد.

- جان: میاد.... "شوهرم سه نفره". این جالبه... نوشته سه جور الگوی خال مختلف روی پوستش داره.

- شرلوک : سه قلوهای همسان. یک مورد در هر نیم میلیون تولد. بدون ترک کردن آپارتمان حل شد. خب ، حالا در مورد دستمال سفره؛ قو یا سالن اپرا؟...

...


(فصل سوم - نشانه ی سه - سکانس تدارک عروسی / پیدا کردن یک پرونده)

-------------------------------


وقتی پای جان و مری وسط باشه، یک از نیم میلیون هم رخ میده....