تو زندگی واقعی مجبوری با بعضی از آدمها معاشرت کنی که هر چقدر هم که مناعت طبع داشته باشی، آخرش هم بخاطر دغدغه های کوچیکشون اونقدر بهت فشار میارن که تو هم سطح دغدغه هات به همون اندازه پایین بیاد. یهو به خودت میای و میبینی که داری با هزار فکر بزرگ که توی سرت هست، درباره ی چیزهای کوچیک غصه می خوری...

این جور وقتها خیلی انرژی صرف خوم میکنم تا دوباره خودمو از این پستو بالا بکشم.

این جور وقتها خیلی به اخلاق گند شرلوک غبطه میخورم.

کاش میشد به همون راحتی گفت: «مسخره است!» و در رو بست، و اهمیتی به هیچ چیز نداد!!


یه نفس عمیق بکش شرلوک! فقط چند ساعته. اینم تموم میشه. وقت بچه دار شدن به خودت مربوطه. لباست خیلی هم خوبه. لازم هم نیست به هیچ کس توضیح بدی که چرا زنگ نزدی یا وقتت رو با حرفهای بیهوده تلف نکردی. هنری که در حال پیگیریش هستی بی نظیره و لازم نیست برای کسایی که آخرین دغدغه شون لبه ی طلائیِ فنجونه، توضیحش بدی، چون نمی فهمن. در برابر طعنه ها و تعارفات بیخودی فقط لبخند بزن. لازم نیست دنبال جمله بگردی. احمقانه است، پس جواب هم نداره!... تو خوبی شرلوک. خوبی. مشکلی نیست.


هوه...

نفس عمیق بکش شرلوک.

فقط چند ساعته.