- شدی؟
- چی شدم؟
- [کارت حاوی نوشته ی «miss me» را نشان میدهد.]
- چـ ... چطوری اونو گیر آوردی؟ من توی صحنه ی جرم گذاشتمش!
- صحنه ی جرم؟ این اصطلاحات خارق العاده رو از کجا میاری؟... دلت براش تنگ شده؟
- موریارتی مرده
- و هنوز... ؟
- بدنش هیچ وقت پیدا نشد
- وقتی یه نفر پروفسور ریاضیات رو از یه آبشار پرت میکنه پایین همین انتظار میره . « دلیل خالص سرنگون شدن با ملودرام محض!» زندگی تو در یک کلام!
- این اصطلاحات خارق العاده رو از کجا میاری؟
  وزن اضافه کردی؟
- تازه دیروز منو دیدی. بنظرت همچین چیزی ممکنه؟
- نه
- و با این حال، من اینجام ، بزرگتر از قبل . این به کارآگاه جنایی درجه یک انگلستان چیو میگه؟
- انگلستان؟
- تو خیلی به عمق رفتی ، شرلوک. عمیق تر از چیزی که قصد داشتی . لیست درست کردی؟
- از چی؟
- هر چیزی. یه لیست نیازمون میشه.
- ... [کاغذی را از جیب بیرون می آورد]
- پسر خوب!
- [کاغذ را به مایکرافت نمیدهد] نه ، هنوز تمومش نکردم!
- موریارتی ممکنه مخالف باشه
- سعی میکنه حواسم رو پرت کنه. من رو از مسیر خارج کنه
- آره ، اون ترک روی لنزه ، حشره ی داخل مرهم ، ویروس داخل داده ها
- باید اینو تمومش کنم...
- اگر موریارتی از گرداب راچن باخ بلند شده باشه . دنبالت خواهد گشت
- منتظر می مونم
- آره . خیلی میترسم که این کارو بکنی...