این پست جان مال همون موقع بوده که (تو بانکدار کور) اشتباهاً بجای "شرلوک هلمز" گرفته بودنش!! خخخ :))) ^_^
پ ن :
- شرلوک!
- هوم؟
- خنده نداشت.
این پست جان مال همون موقع بوده که (تو بانکدار کور) اشتباهاً بجای "شرلوک هلمز" گرفته بودنش!! خخخ :))) ^_^
- شرلوک!
- هوم؟
- خنده نداشت.
- شرلوکِ درون : نت به طرز عجیبی خلوته! هم اینجا، هم خیابون بیکر و سایتهای دیگه! خبر خاصیه؟
- جانِ درون : فکر کنم اون موقع که تو قصر ذهنیت بودی یه اتفاقایی افتاده در جریان قرار نگرفتی!
- شرلوکِ درون : آه.. در جریان قرار گرفتن، کسل کننده است! :|
- جانِ درون : الآن اگر مایکرافتِ درون اینجا بود میگفت : "انتخابات کره شمالیه!" :))))
[تلفن زنگ میزند]
- مایکرافتِ درون (پشت خط): فکر کنم امتحانای میان ترمه! :)
= شرلوک و جانِ درون : لعنتتتت!!!!
خوشبختی از این بیشتر؟!
یک کت خوب، و یک دوست کوتاه تر!
:)
من هردوشو دارم...
فقط دوستم اون سر کشوره، خودم این سر!! دوره ی دبیرستان که با هم دیده می شدیم خیلی وقته تموم شده...
موفق باشی رفیق!
پ ن : البته اون موقع که با هم بودیم هم "کت خوب" رو نداشتم!! :)))
- SH: تــــو اینجا چه غـــلطی میکنی؟!!
- G: اوه! من هم از دیدنت خوشحال شدم!!
اومدم تعطیلات. باورت میشه؟
- SH: نه نمیشه!
- G: سلام جان
- J: سلام گرِگ
- G: شنیدم این طرفا هستید. دارید چی کار می کنید؟ شما هم مثل تلوزیون دنبال همون سگ هاوند لعنتی هستین؟
- SH: من هنوز منتظرم برام توضیح بدی که چرا اینجایی سربازرس؟!
- G: گفتم که اومدم تعطیلاتـ....
- SH: ... صورتت قهوه ای شده. معلومه که تازه از تعطیلات برگشتی!!
- G: خوب دلم خواست یه تعطیلات دیگه برم!
- SH: این کار مایکرافته مگه نه؟
- G: بشین بابا...
- SH: ...معلومه که هست! تا اسم "بسکرویل" اومد وسط ، اونم جاسوس منو با اسم مستعااار انداخت دنبالم! هه! واسه همین اسم خودت رو گذاشتی گرِگگگگ؟!
- J: هی! این واقعاً اسمشه!
- SH: جدی؟!!
- G: بله! ... ولی واسه تو مهم نبود که بدونی!...
- چرا همش میگی چمدونش؟
- آره راستی کجاست؟
حتماً یه تلفن یا برنامه ریز داشته. ببینید "ریچل" کیه؟
- داشته مینوشته "ریچل"؟!
- پ نه پ داشته به آلمانی یه چیزی در نهاااایت خخخشم مینوشته!! معلومه که داشته مینوشته "ریچل"!...