SHERLOCK HOLMES


In the name of God. Wish for a day that all people just think...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قلب» ثبت شده است

استخراج!

(قصر ذهن من-3)

ادامه مطلب...
۱۲ مرداد ۹۸ ، ۱۸:۵۹ ۵ نظر
شرلوک هلمز

عمیق...

 


"بلند شد و روی تخت نشست... شاید نباید از کلمات حساس استفاده میکرد.. شاید هم حق با او بود و باید جلوی وسواسهای جان را میگرفت تا به خود او هم شده کمک کند... اما  هیچکدام از اینها توانایی ایجاد این طوفان را نداشتند... چیز دیگری این وسط آزاردهنده بود... مثل یک   خرده شیشه ی بزرگ در سوپ!... فقط زیر دندان نمیرفت! بلکه با هرتلاش برای بیرون آوردنش، بیشتر می برید و زخم میکرد..."[1]


***


SH: "کافیه!

«صحنه چیده شده است، پرده کنار می رود

آماده ی شروع هستیم...»"

- شروع چی؟

- SH: گاهی وقتها برای حل یک پرونده، باید پرونده ی دیگه ای رو حل کرد

- پس، یه پرونده ی جدید داری؟

- SH: یه قدیمی دارم، خیلی قدیمی. باید به عمق برم.

- عمق؟ عمق چی؟

- SH: خودم. [2]



------------------------
[2]: شرلوک_قسمت ویژه
۲۸ خرداد ۹۸ ، ۰۰:۰۱ ۵ نظر
شرلوک هلمز